از آنجا که آب مایه حیات و فصل مشترک همه موجودات زنده است و فراوانی آب متعارف در هر منطقه میتواند شاخصی برای عمران، آبادانی، همچنین توسعه یافتگی و یا امکان توسعه در آن منطقه باشد. همچنین در مناطق خشک و نیمهخشک وجود آب بسیار با ارزش است. در این مناطق بهرهوری حداکثری از منابع آب موجود و حفاظت کمی و کیفی از منابع آب، باید در راًس همه امور قرار گیرد. مدیریت منابع آبهای نامتعارف، جلوگیری از نزول کیفیت و یا آلودگی منابع آب و بسیاری از موارد دیگر را باید در مورد منابع آب مد نظر قرار داد. همچنین توجه به بازچرخانی آب (پساب) بسیار ضروری است. هرچند ممکن است سهم این مقدار آب زیاد نباشد اما در بسیاری از موارد بویژه در بخش صنعت میتواند گرهگشای باشد. شاید به جراًت بتوان گفت در حال حاضر گره بزرگی از کار در دست قانوننویسان و حقوقدانان و سیاستمداران است. این گروه از فرهیختگان قادرند با عنایت به حقوق آب، نقد و بررسی قوانین موجود در ارتباط با مسائل مالکیت، بهرهبرداری و انتقال آب، مسائل آبهای مرزی، تنش و مناقشات آبی منطقهای و فرامرزی و مسائل هیدروپولتیک، بخشهای مهمی از چالشها و نیاز امروز کشور را ساماندهی کنند. تغییر اقلیم و گرمایش جهانی نیز بر چرخه هیدرولوژی اثرات غیرقابل انکاری داشته است، اثرات محتمل آن در ارتباط با تغییر در عوامل موًثر بر بیلان آبی حوضههای کشور، تغییر الگوی کشت و بسیاری از موارد کاربرد آب تاثیر معنی داری ایجاد کرده است. از این رو با نگرشی بر واقعیت موجود که چندی پیش شروع شده است، باید در حفظ و بهرهوری برنامههای مربوط به مسائل آب تجدید نظر کرد. به منظور ساماندهی وضعیت آب در هر منطقه و داشتن تمدن سالم و پایدار باید به مسائل زیست محیطی آب توجه خاص شود. این مسائل شامل بومیسازی حق آبههای زیست محیطی منطبق بر شرایط اقتصادی اجتماعی، فرهنگی، اقلیمی و منطقهای کشور، با لحاظ مسائل مربوط به تالابها و پهنههای آبی کشور است. لذا نگرش فوق میتواند موجب پایداری اکوسیستمها شامل ذخایر ژنیتکی اعم از گونههای گیاهی، جانوری و در نهایت پایداری تمدنهای جوامع بشری گردد.